پيام
+
نصفه شب بود ، چراغارو روشن نکردم
توي تاريکي بشقابو شستم و خوابيدم
هيچي ديگه، صبح همه فهميدن کي همه کيک شکلاتيه رو خورده :دي
الانم فراريم :)
♥ باران ♥
92/6/1
*صبا*
پ ن : آثار شکلات روي شقاب مونده بود // براي دوستاني که قرار بود بپرسند: خب که چي ؟ :دي
*صبا*
عکس: تحت تعقيب :دي // کلن زديم تو خط فيد هاي توليدي :دي
ص . حيدري
من هم چند وقتيه تو خط توليدم:)/ راستي اين کيک همون کيکيه که براقبوليت ميخواستي بهمون بدي؟
*صبا*
افرين :) ... کدوم کيک؟ چيزي نمونده که :دي ... من ؟ قبولي؟ چقدر شيريني بدم ؟ :دي
*«طلوع»*
:دي
ص . حيدري
خداروشکر کن که نزديکت نيستم وگرنه شيريني رو ازت گرفته بودم:))
*صبا*
ساحل :دي // جناب تنها ، تا صبح که بيدار بمونيم گرسنه ميشيم خب :دي // حيدري جان الان حکمت قم نيومدنتو مي فهمم :دي ...تو بيا ، من برات کيک مي خرم اصن :)
ص . حيدري
اين حرفت سنده اومدم بايد کيک بخري:)
*صبا*
:دي
*صبا*
بله جناب تنها ، دانشجو باشي ، اونم مهندسي نرم افزار...هميشه گرسنه اي :دي پول نداريم غذا بخريم که :دي
دخو ®
اين فيد عکسش دائماً تغيير ميکنه ! :)
*صبا*
جناب تنها پول؟ غذا؟ چه کلمات آشنايي :دي
*صبا*
جناب دخو ، پيشرفت ميکنه هي :دي ... شايد کسي به متن هم توجه کنه :دي
*صبا*
الهه :دي حالا به روم نيار :)
*صبا*
جناب تنها ان شاء الله دانشجو که شدين به حرف ما مي رسيد :)
*صبا*
دانشجو ميشيد که ... همه دانشجوها يه درد مشترک دارن :دي
*صبا*
بله :) ... توي همه شهر ها هم همين شکليه:دي
*صبا*
بله :) ... همين بي پولي و مشکلات، دوران دانشجويي رو خاص ترين دوران زندگي آدم مي کنه ...پيشنهاد مي کنم حتمن تجربه ش کنيد :)
*صبا*
بله ... موفق باشيد :)
سازمان بسيج مستضعفين
اندورن از طعام خالي دار / تا درو نور معرفت بيني. (بيت همين طوري درج شد، کيک نوش جان) [لبخند]
*صبا*
خواهش مي کنم ... شب خوش و خدانگهدار :)
*صبا*
ان شاء الله ... اين سري ديگه خودتون دوربين رو جوري تنظيم کنيد که اطرافش روشن باشه :دي
نسيم♥
بح بح....صباخانوم....قدم رنجه فرمودين خواهر:) /حالا انقد برات مخالف ميزنم که رفتن يادت بره: دي
*صبا*
سلام نسيم جان، شايد مخالفت هاي تو باعث رفتنم شده بود اصن :دي ... // زودبرگشتم که بدون من خيلي بهت خوش نگذره اينجا =))
