• وبلاگ : صبا
  • يادداشت : دخترک
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي
  • پارسي يار : 4 علاقه ، 20 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام..من که سعادت نداشتم که برم اما شايد اگه اونا يه بار ميرفتن شايد نظرشون عوض ميشد...حقيقتش منم چندسال پيش نظرم اين بود که خوب مگه چيه که بريم تو بيابون..همين که بتونيم اونجور که شهدا ميخوان زندگي کنيم که نميشه کافيه..حالا بريم ببينيم که چي بشه..اما وقتي يه کم اطلاعاتم در مورد راهيان بيشتر شد مشتاق شدم برم اما سعادت نداشتيم هنوز....درهرصورت به نظرم درسته که اونا برخوردشون غلط بود اما اون دختر ميتونست با حرفاش اونا را مشتاق کنه نه اينکه سکوت کنه
    پاسخ

    سلام آبجي :)‏ اونايي كه تو اين داستان هستند از اسم شهيد فراري اند ! اين دختر با سكوت و پرخاش نكردن و رفتارهاي خوبش، اعتقاداتش رو تبليغ ميكنه ...