پيام
+
در وصل هم ز عشق تو اي گل در آتشم
عاشق نميشوي که ببيني چه ميکشم
با عقل آب عشق به يک جو نميرود
بيچاره من که ساخته از آب و آتشم
ديشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبحست و سيل اشک به خون شسته بالشم
پروانه را شکايتي از جور شمع نيست
عمريست در هواي تو ميسوزم و خوشم
خلقم به روي زرد بخندند و باک نيست
شاهد شو اي شرار محبت که بيغشم

_„؛""؛مهرو^ماه؛""؛„_
91/7/24

*صبا*
باور مکن که طعنهي طوفان روزگار/جز در هواي زلف تو دارد مشوشم/با کس فرو نياورد اين طبع سرکشم/سروي شدم به دولت آزادگي که سر/لب ميگزد چو غنچهي خندان که خامشم /دارم چو شمع سر غمش برسر زبان/اي آفتاب دلکش و ماه پريوشم/هر شب چو ماهتاب به بالين من بتاب/تا بشنوي نواي غزلهاي دلکشم/لب بر لبم بنه بنوازش دمي چوني/اين کار تست من همه جور تو ميکشم/ساز صبا به ناله شبي گفت شهريار/اين کار تست من همه جور تو ميکشم
*صبا*
*استاد شهريار*
ميراب عطش
سلام خانم صبا .. با اجازه شما اين شعر زيبا رو در فيس بوک رخ نما منتشر کردم http://nameface.ir/face/index.php?do=/blog/22/%D8%A2%D8%A8-%D9%88-%D8%A2%D8%AA%D8%B4/
*صبا*
سلام ... خواهش مي کنم ... باعث افتخاره :)
ميراب عطش
متشکرم ..
*صبا*
خواهش مي کنم :)
ميراب عطش
شما لطف دارين :)
*صبا*
اختيار دارين . خيلي هم خوشحال شدم :)