پيام
+
قديما اگه از يه جاي ديگه خريد ميکرديم خجالت ميکشيديم،
از دمِ درِ بقالي محل رد شيم،
ولي الان ميريم از تو اينترنت اکسپلوره گوگل کروم دانلود ميکنيم !
انگار نه انگار ! يعني انقدر ... شديم … :o … !
*زهرا.م
91/11/11
◊ نيلوفر◊
:)) عيب نداره
*صبا*
نداره؟ خب خداروشكر :)
عشق4
واي خداي من چقد دندونش بامزه هست
*صبا*
:)
ني ني کوچولو
پروژه ...
ياسيدالکريم
:))
*صبا*
:)
*صبا*
ممنونم خانم ها و آقايان : *نگين خانوم*، ? نيلوفر?، راه زمين، ? ساميه ?، افسونگر.، غزل صداقت، مجنون الحسين ع، حرف هاي تنهاي، 2-شبستان، ياسيدالکريم بابت علاقه مندي و بازنشر ها تون :)
*صبا*
دريا جان ممنونم :)
DARYAEI
خواهش عزيزم :)))
* کميل *
اتفاقا بر عكس ، دوران دبستان چون تو مسابقه فوتبال اقاي گل شده بودم ، بهم يه توپ چهل تيكه داده بودن ، يه بار كه مي خواستيم با دوستان بريم فوتبال ، يكي از بچه هاي محل كه جوون هم بود گفت يه لحظه توپت رو بده چند تا روپايي بزنم ، روپايي رو زد و بعدش هم جوگير شد شوت كرد و زد شيشه بقالي رو شكست ، بقال هم نامردي نكرد با چاقو توپ چهل تيكه منو تيكه تيكه كرد !
* کميل *
از اون به بعد به خاطر اين كه حال اين بقال رو بگيرم ، هر چي مي گرفتم از يه سوپر ماركت ديگه جوري نگه مي داشتم كه اين بقال ببينه !
*صبا*
:)) كلي خسارت زدين خب به بنده خدا :دي / اين همه تلاش مي كردن حالا بقال محل ميديدتون؟
* کميل *
خسارت رو من نزدم ، توپم زد ! ، هميشه هم مي ديد ، اين قدر ازش جنس نگرفتم كه ورشكست شد مغازه رو بست !!!!
*صبا*
بالاخره توپ مال شما بوده و مسئوليتش با شما !!! بنده خدا الان حتما زاغه نشين شده :( چطور دلتون اومد ؟ :)
* کميل *
همين كه اين خاطره برام تداعي شده ، خيلي برام گرون تموم شد ... توپ سه روز هم دستم نموند ... خيلي هم دلم اومد ، نمي دونيد كه چقدر بد اخلاق بود ! صداش مي كردن بهرام ... سيبيل !
*صبا*
حتما قسمت شما نبوده :دي / اصلا توپ جايزه براي بازي كردنه؟ اونم تو كوچه ؟ جايزه رو نگه ميدارن يادگاري ... :) / مگه سيبيل صدا كردن بده؟ :))) / خانوادش چي؟ اونا چه گناهي كرده بودند ؟
* کميل *
حتما قسمت نبود كه جر دادش ديگه ! توپ براي بازي كردنه ! يادگاري بزاريم كه چي بشه ؟ مگه من ليونل مسي هستم كه ويترين افتخاراتم هر روز كامل بشه ؟ / قبل از سيبيل يه چيز ديگه هم مي گفتند ! / خانوادش هم از دستش شاكي بودند ! باور كنيد !
*صبا*
اگه حداقل يه هفته نگهش ميداشتين ، مدت زماني كه جايزه دستتون بود، ميشه ده روز نه سه روز ... / حالا شما نگه ميداشتين ، شايد تشويقي ميشد براي تكميل ويترين ... / خانوادش شاكي بودند؟ اين شد دليل براي اين كه يه خانواده رو از نون خوردن بندازيد و بدبختشون كنيد؟
* کميل *
يه هفته هم نمي شد ! چون فقط و فقط كارمون فوتيال بود ... همه شاكي بودند ، به همين خاطر ورشكست شد ! در ضمن من اون موقع زير سن تكليف بودم و گناهام حساب نمي شد !!!
فاطمه-baby
چقدر اين ني ني نازه...اي جان..
*صبا*
:)))) خب پس عامل ورشكستگي فقط شما نبودين ... جمله آخري آي حرصم ميده !!! البته من هيچ وقت دلم نخواسته جاي اونايي باشم كه 15 سال از عمرشون ميگذره تا به تكليف برسنا،اما ... پس حتما الان زاغه شين شدند. درسته؟
*صبا*
فاطمه خانم قابل نداره :دي
* کميل *
نه ، خودش بود كه با هيچ كس نساخت ... جمله اخري خيلي بهم ارامش مي ده ! ما هم نخواستيم متقابلن جاي كسايي باشيم كه از نه سالگي سن تكليفشون اغاز مي شه ! خبري ازش نيست ، گويا برگشتن به شهر خودشون ، روايتي هم هست كه مي گه الان رخ در نقاب خاك كشيدن !
فاطمه-baby
من عاشق ني ني هستم...دي...
*صبا*
اگه اينطوريه كه خدا بيامرزدشون / غيبت كردن پشت سر مرده خوب نيستا ، اونايي كه بالاخره به سن تكليف رسيدن حواسشون جمع باشه / البته آغاز شدن سن تكليف از نه سالگي براي ما و همين مسئوليت ها براي ديگران بعد از 15 سال، دلايل روشني داره كه نيازي به طرح كردنش نيست . تو يكي از فيدها قبلا راجع بهش بحث شده ....
* کميل *
معلوم نيست كه واقعا فوت كرده باشند ، انشالله كه خداوند همه مارو قبل از موت بيامرزه ... درباره سن تكليف هم از باب مزاح بود و گرنه حتما دلايل محكمي وجود داره كه همون طور كه فرموديد بحثش شده ...
*صبا*
ان شاء الله ... بله مزاح بود :) / ان شاء الله كه زنده باشند و خودشونو اصلاح كرده باشند